استرنبرگ طی پژوهش های خود به اصولی دست یافته که معتقد است این اصول از عناصر اساسی روابط رضایتبخش زناشویی بوده و در اکثر خانواده های موفق، جریان داشتند چنین قواعدی در روابط و تعاملات همسران قابل ردیابی و شناسایی است. او براساس نتایج پژوهش های خود به همسرانی که خواهان روابطی رضایتبخش تر و پربارتر هستند توصیه می نماید تا با به کارگیری آگاهانه این فنون و قواعد بر غنا و صمیمیت روابط خود بیفزایند و برقراری روابط مطلوب را هنر و مهارتی تلقی کنند که همچون هر هنر و مهارت دیگری تحقق آن نیازمند یادگیری، تمرین، تلاش و پیگیری جدی است.
استرنبرگ می گوید: همسران موفق فعالانه در پی شناسایی علایق، احساسات و نیازهای شریک زندگی خود هستند، این تلاش علاوه بر آن که موجب خواهد شد تا طرف مقابل احساس کند که همسرش برای او و نیازها و حالاتش احترام و ارزش قائل است، این قدرت را به فرد می دهد تا یک پیش بینی از علایق و حالات همسر خود داشته باشد که این خود موجب می شود تا فرد بتواند در راستای ارضای نیازها و علایق شریک خود گام بردارد و موجبات شادی و رضایت خاطر او را فراهم کند حتی پیش از آن که همسر، مستقیما تقاضایی را مطرح کرده باشد.
شرکای موفق به موقع در رفتار و حالاتشان تغییرات متناسب را ایجاد می کنند، آنها در روابط خود انعطاف پذیر و سازگارند. تنها با انعطاف پذیر بودن است که همسران می توانند به طور موفقیت آمیز با چالش ها و مقتضیات و فراز و نشیب های اجتناب ناپذیر روابط زناشویی به طور موفقیت آمیز رو به رو شوند.
شرکای موفق برخوردار از حد مطلوبی از خودشناسی هستند، آن ها با خود صادق اند و شناخت مطلوبی از نقاط قوت و ضعف خود دارند، بی تعصب و سوگیری به داوری افکار و اعمال و انگیزه های خود می نشینند و فلسفه و اهداف سالم مشخصی برای زندگی خود دارند.
شرکای موفق برای یکدیگر و رابطه شان ارزش و اهمیت بسیار قائلند و یکدیگر را همانگونه که هستند می پذیرند در عین حال که همواره درصدد رشد و ارتقا و تصحیح و شکوفایی هر چه بیشتر شخصیت خود و همسر خویش هستند. آن ها به واقعیت یکدیگر عشق می ورزند نه به چهره های ایده ال یافته و پرداخته ذهن خود. یک همسر رویایی بی نقص است، واجد تمام ویژگی های مطلوب و برتر، اما چنین موجودی غالبا تنها در ذهن می تواند وجود داشته باشد نه در واقعیت. شما می توانید عاشق یک فرد کامل و بی نقص شوید، روابطتان چند صباحی ادامه می یابد، سعی می کنید همچنان تنها صفاتی برتر و کامل را در او ببینید، اما دیر یا زود بادکنک وهم شما خواهد ترکید و شما با واقعیات شریک خود آشنا خواهید شد و آن موقع ممکن است خیلی ناامید و پریشان شوید، نه الزاما برای این که او آدم نامناسب یا بدی است بلکه برای این که او یک انسان است مثل همه انسان ها و مثل خود شما، با نقاط قوت و ضعف خاص خودش.
شرکای موفق همواره در جهت ایجاد تغییرات مثبت در خود و دیگری و زندگی مشترکشان تلاش می کنند، همواره در جهت تفاهم و همدلی بیشتر گام بر می دارند و در عین حال سعی می کنند موارد تغییر ناپذیر نامطلوب موقت یا دائم را با صمیمیت و هوشمندی، تحمل پذیر کرده و با پذیرش آن ها و در پیش گرفتن رویکردی عاقلانه و سالم مانع مضاعف شدن مشکلات و مسائل در زندگی مشترک خود شوند.
شرکای موفق با یکدیگر صادق و راحت هستند. همه ما اشتباهات و نواقصی داریم اما اغلب، مایل به پذیرش آنها نیستیم. گاهی دورغ گفتن و تحریف واقعیت، به جای روراست بودن سهل تر و ساده تر به نظر می رسد اما مسئله این است که این عناصر می توانند تهدیدی برای سلامت روابط و کیفیت آن به شمار آیند، البته در عین حال طرفین باید ظرفیت برخورد صحیح و عاقلانه و رشد یافته با مسائل مطرح شده توسط طرف مقابل را نیز در خود گسترش دهند تا همسر از صادق و روراست بودن با شریک خود احساس نگرانی و ناراحتی نکند و مطمئن باشد که تصحیح و تعدیل و داوری افکار، رفتارها و رویدادها در چارچوب منطق و توافقات و اهداف مشترک صورت خواهد پذیرفت.
زندگی مشترک باید محیطی باشد که طرفین در بستر آن ضمن ارضای سالم نیازهای معقول و بهنجار، دوشادوش یکدیگر در راستای خود شکوفایی، زایندگی و تمامیت گام بردارند و این میسر نمی شود جز در فضایی آکنده از اعتماد و اطمینان متقابل. وقتی شما می بینید که در موقعیتی می توانید با یک دروغ موضوع را فیصله دهید، اگر این کار را بکنید ممکن است بعد به گفتن دروغ عادت کنید یا اصلا در موارد بعدی به خاطر دروغ های قبلی مجبور به گفتن دروغ های بیشتر و بزرگ تری شوید و به این ترتیب است که به تدریج رابطه شما به یک رابطه سطحی و بی محتوا تبدیل می شود و هنگامی که دو شریک در چنین فضایی با یکدیگر تعامل می کنند رابطه را فاقد غنا و معنای واقعی احساس می کنند چرا که رابطه دیگر فاقد عمق و اعتماد و اطمینان لازم شده است.
شرکای موفق اوقات خوشی را با همکاری در یک کار مشترک یا گردش و تفریحی صمیمانه یا هم صحبتی با هم سپری می کنند، از کنار هم بودن احساس رضایت و راحتی و آرامش می کنند و به جای منتظر ماندن برای اوقات خوش، خود آن را خلق می کنند. در عین حال آن ها می دانند که زندگی همواره خوشی و راحتی و کامیابی و توافق نیست و اختلاف نظر و مشکلات و ناکامی ها نیز اجزای اجتناب ناپذیر زندگی واقعی اند و گاهی به این واقعیت در این وهله ها نیز سعی می کنند تاحد ممکن برخورد معقول و رشد یافته ای داشته باشند و حتی به مسائل به عنوان فرصت هایی برای رشد و تحول بنگرند. در واقع یعنی شما می توانید در عین حال که کاملا صادق و خیرخواه و عاقل هستید در روابطتان شاهد ایجاد و رشد مشکلات و مسائلی باشید اما با برخورد صحیح با آن ها و نگریستن به آن ها به عنوان فرصتی برای تطابق و رشد متقابل، حتی باعث نیرومندتر شدن و عمیق تر شدن رابطه تان شوید.
نهایتا این که شرکای موفق باشریک زندگی خود همان گونه رفتار می کنند که مایلند او باآن ها رفتار کند، تلاش در جهتت تحقق این نگرش، در ایجاد همدلی و درک متقابل که لازمه رابطه عاشقانه موفق و پایدار است بسیار کمک کننده و موثر خواهد بود.